به گزارش سلامت نیوز به نقل از جوان، بوقی ممتد، صدای ترمز و جیغ بلند کشیده شدن لاستیک چرخ روی تنه زبر و گاه ناهموار آسفالت جاده و در نهایت فریاد برخورد سنگین بدنههای فلزی دو خودرو و خون و دود و آتش و امیدهایی که به یکباره ناامید میشود. این تراژدی دردناکی است که هر ساله در ایام پیک سفرها در نوروز شاهد آن هستیم و باعث مرگ و نقص عضو بسیاری از هموطنانمان میشود. حادثههای تلخی که ضررهای زیادی را به جامعه تحمیل میکند و شادی مردم را در ایام نوروز به غم تبدیل میکند. به همین خاطر هم همه ساله پویشهایی برای کاهش حوادث در ایام نوروز برگزار میشود. امسال هم پویش نه به تصادف از ابتدای اسفند ماه آغاز شده و قرار است تا پایان تعطیلات نوروزی ادامه داشته باشد؛ پویشی که یکی از پایههای اصلی آن وزارت بهداشت است و البته قرار است به شکلی سراسری و با همراهی همه دستگاههای ذیربط برپا شود. به سراغ دکتر حسین کرمانپور، سرپرست روابط عمومی و امور بینالملل وزارت بهداشت رفتهایم و در خصوص آسیبهای تصادفات و سوانح ترافیکی و ضربه آنها به سلامت جامعه و هزینههایی که به نظام سلامت تحمیل میکند، با وی به گفتوگو نشستهایم.
آقای دکتر! ما همه ساله در آغاز سفرهای نوروزی پویشهایی را برای کاهش حوادث جادهای و تصادفات در ایام نوروز برگزار میکنیم. امسال پویش «نه به تصادف» از اول اسفند ماه اجرایی شده و قرار است تا پایان تعطیلات نوروزی ادامه داشته باشد. در خصوص چرایی شکلگیری این پویش برایمان توضیح بدهید.
یکی از بزرگترین دلایل شکلگیری این پویش افزایش آمار مرگ و میر ناشی از تصادفات است. به رغم مداخلات متعدد، متأسفانه آمار مرگ و میر ما در تصادفات جادهای همچنان رو به افزایش است؛ تا حدی که میتوان گفت کشتهشدنها در جادهها معادل تلفات جنگ تحمیلی است. در جنگ هشت ساله ۲۳ هزار کشته داشتیم و حالا با تمام شدن جنگ، کشتار هنوز ادامه دارد و هر ساله جمعیتی برابر با تعداد تلفات جنگ در جادهها کشته میدهیم و به مرز ۲۳ هزار کشته رسیدهایم. نکته دوم اینکه جمعیت کشتهشدگان در تصادفات ۵ تا ۳۰ ساله هستند؛ یعنی نیروی مولد جامعه و نیرویی که جوانی جمعیت را ایجاد میکند و نیروی کار و توانمند و اجرایی است، از دست میدهیم. اگر سالی ۲۰ هزار کشته را در ۳۳ سال بعد از جنگ ضرب کنید، میبینید با چه عدد کلانی مواجه میشویم. آخرین مورد اینکه این تعداد کشته و مرگ و میر از یک طرف موجب از دست رفتن نیروی انسانی میشود و از سوی دیگر عوارض جانبی که در خانواده این افراد میگذارد و جمعیت را ناامید میکند، غیرقابل انکار است. اینکه گفته میشود مردم ایران ناامید هستند، یکی از دلایل ناامیدی در جمعیت کشورمان همین تصادفات جادهای است؛ به گونهای که در هر جلسهای که ما وارد میشویم، افرادی هستند که از تصادفات جادهای آسیبدیده و غمدیده هستند. پس این نشان میدهد که عارضه کشتگان تصادفات جادهای از هر ویروسی حتی از کرونا پیشی گرفتهاست. این خبر بدی است و باید از خبر بد جلوگیری کرد و تدبیری اتخاذ کنیم تا وضعیت به جایی برسد که آمارها کاهشی شود.
البته بحث جمعیت هم هست. همانطور که اشاره داشتید شمار قابلتوجهی از جمعیت کشورمان بر اثر تصادفات جادهای از بین میروند یا سلامتیشان را از دست میدهند که با توجه به سن و سالشان مستعد باروری هستند و این میتواند سیاستهای جمعیتی ما را هم تحتتأثیر قرار دهد. اینطور نیست؟
بله اینها جمعیت مولد هستند و مرگ آنها میتواند با عنایت به اینکه کشورمان در چالش جمعیتی قرار دارد، بحثهای حوزه جمعیت کشور را هم تحتتأثیر قرار دهد.
در خصوص مصدومان چطور؟ آماری از میزان مصدومان تصادفات جادهای دارید به ما بدهید؟
بله، تقریباً همین عدد تصادفات جادهای را اگر ضرب در هشت تا ۱۲ گاهی هم ۱۵ بکنیم، تعداد مصدومان حادثه مشخص میشود. البته سال گذشته آمار مصدومان حوادث جادهای در ایران از استاندارد هم بالاتر بودهاست.
چطور؟
ما سال ۱۴۰۲ بیش از ۲۰ هزار کشته در تصادفات جادهای داشتیم که اگر ضرب در ۱۰ شود، نزدیک ۲۰۰ و خردهای هزار باید مصدوم داشتهباشیم، اما گزارشات اورژانس کشوری نشان میدهد ۸۰۵هزار مأموریت تصادف داخلی و بیرونی هم داخل شهر و هم بیرون شهرها بابت مصدومان ترافیکی داشتیم. معاونتهای درمان، گزارشهایی که داشتهاند نشان میدهد تقریباً تعداد یک میلیون و خردهای بر اثر تصادف مصدوم شدهاند.
این تفاوت آماری از کجا میآید؟
دلیل تفاوت آمار اورژانسها و معاونت درمان این است که همه افراد با اورژانس به بیمارستان منتقل نمیشوند و برخی هم با پای خودشان به مراکز درمانی میآیند. بنابراین بیش از یک میلیون و ۲۰۰ هزار نفر جمعیتی است که به صورت مصدوم ترافیکی وارد اورژانسهای بیمارستانی ما شدند.
این تصادفات چه هزینهای را به نظام سلامت کشورمان تحمیل میکند؟
بر اساس گزارشی که مرکز پژوهشهای مجلس انجام دادهاست گاهی هزینههای تصادفات رانندگی تا ۷ درصد تولید ناخالص ملی را به خودش اختصاص میدهد. این را مقایسه کنید با کمتر از ۴ درصد بودجه نظام سلامت از تولید ناخالص ملی! تقریباً دو برابر بودجه کل نظام سلامت هزینه تصادفات جادهای میشود.
پویش «نه به تصادف» قرار است چه کار کند؟
این پویش همانطور که از نامش هم پیداست، بیشتر به دنبال یک تلنگر به جامعه، مسئولان و همه کسانی است که به نوعی با این مسئله درگیرند. فرد فرد جامعه باید بداند موضوع تصادفات چقدر حساس است و فرد فرد جامعه با هم شریک شوند و هرکس هر کاری از دستش بر میآید، انجام دهد تا آمار تصادفات در طول سال کاهش پیدا کند. طبیعتاً انتظار نداریم یک پویش ۴۵ روزه بتواند کاری انجام دهد. اما انتظار داریم با حساسیتی که ایجاد میکند، در طول سال، قسمتهای مختلف و مسئولان مختلف را بتواند پای کار بیاورد تا کمک کنند و آمار تصادفات و سوانح رانندگی کاهش پیدا کند و از این به بعد برای کاهش تصادفات برنامه نظاممند ایجاد شود.
وزارت بهداشت چه بخشی از کار را به عهده گرفته است؟
ما در این کمپین از لحظهای که مردم رانندگی میکنند، میتوانیم مؤثر باشیم. میتوانیم محتواهایی را در اختیار مردم قرار دهیم تا کسانی که دیابتیک هستند یا بیماری قلبی دارند، کسانی که بیماری اختلال خواب دارند، کسانی که داروی مغز و اعصاب مصرف میکنند و کسانی که بیماری عصبی اسکلتی دارند و کسانی که داروهای مغز و اعصاب مصرف میکنند، قبل از حرکت و نشستن پشت ماشین یک خود ارزیابی انجام دهد و داروهایشان را جوری مصرف کنند که در طول رانندگی خواب آلودگی اختلال در مسافت و مشکلات بینایی ایجاد نکند و بتوانند یک سفر ایمن و سلامتی را برای خودشان رقم بزنند. مسئله دیگر حین سفر است و حتی اگر افراد در بین راه میایستند، جاهایی بایستند که غذایشان غذای معتبری باشد. خود همین مصرف غذاهایی که معلوم نیست چیست در رستورانهای بینراهی، ممکن است فرد را با واکنشهایی روبهرو کند که منجر به تصادفات شود و اختلالهایی را ایجاد کند که آن اختلال تصادف را رقم بزند. دومین بخش که وزارت بهداشت میتواند دخالت کند بخش اورژانسهای پیش بیمارستانی یا آمبولانس ۱۱۵ است که اعلام آمادهباش شده و برای بچهها مجدداً مانور گذاشته شده تا آموزشهای مکرر ببینند که با مصدومان چگونه میشود برخورد کرد و چه حرکتهایی انجام شود تا آنجایی که امکان دارد آسیبدیدگی کمتر شود. با توجه به اینکه سال گذشته ۴۰درصد از مصدومانی که به اورژانس منتقل شدهبودند، فوت کردهاند، ما به دنبال این هستیم که این آمار را کاهش دهیم و وزارت بهداشت وارد عمل شود تا در اورژانسهایش در سراسر کشور تجهیزات و متخصصان لازم وجود داشته باشد و بتوانند خدمات ارائه دهند و انشاءالله بیمارانی که به اورژانس میرسند از خدمات با کیفیت بالاتر و امکانات بالاتر برخوردار شوند و انشاءالله کسی به دلیل کمبودها خدای نکرده دچار حادثه نشود.
یعنی در واقع وزارت بهداشت در بخش عامل انسانی ورود کردهاست؟
بله وزارت بهداشت در عامل انسانی وارد میشود؛ و بخشهای دیگر عواملی مثل جاده، ایمنی خودرو و ...
چه میشود؟
بله، این چهار ضلع مربع که یکی از آنها عوامل انسانی است که مشترکاً وزارت بهداشت با تمام وزارتخانهها و دستگاه پیگیر آن است، چراکه خطاهای انسانی بسیار مهم است و ما شاهد آن هستیم که فرد یاد نگرفته چگونه باید رانندگی کند. همچنین قسمتی که مربوط به ماست آموزشهای لازم را میدهیم. بخش بعدی حوزه راه و صنعت و خودروسازی است. همچنین بخش قوانین غیر بازدارنده که مجلس باید پای کار بیاید تا انشاءالله تدبیر درستی انجام شود. باید هم صنعت به وظایفش رسیدگی کند، هم راه به وظایفش رسیدگی کند و هم قوانین موجود در برخورد با متخلفان، قوانین قاطعتری باشد که انشاءالله سایر بخشها به کمک بیایند تا بتوانیم گام مؤثری برداریم.
بیشترین عاملی که تاکنون تصادفات را رقم زده خطای انسانی است و بعد از آن راه و خودرو است. بنابراین آنها هم باید پای کار بیایند و تکمیل این اضلاع کاهش مرگ و میر تصادفات جادهای را رقم بزند.
نمای نزدیک
نامه ۱۶۰ نفر از فرهنگیان استان کرمان خطاب به رئیسجمهور درباره حوادث جادهای:ضرورت رسیدگی فوری به وضعیت جادهها
بهبود کیفیت خودروها و بازنگری در مقررات رانندگی
پس از وقوع حادثه اتوبوس دبیرستان فرزانگان که منجر به جان باختن و زخمی شدن تعدادی از دانشآموزان کرمانی شد، ۱۶۰ نفر از فرهنگیان استان کرمان در نامهای خطاب به رئیسجمهور ایران خواستار رسیدگی فوری به وضعیت جادهها، بهبود کیفیت خودروها و بازنگری در مقررات رانندگی شدند و اعلام کردند این مسائل دیگر یک مطالبه نیست، بلکه ضرورتی است که برای نجات جان هزاران ایرانی باید هرچه زودتر عملی شود. در این نامه خطاب به دکتر مسعود پزشکیان رئیسجمهور آمدهاست:
کلمات توان بیان اندوه ما را ندارد. فرزندان ما که قرار بود فردای ایران را بسازند، امروز تنها خاطراتشان بر جانمان آتش میزند. همکلاسیهایشان که از این حادثه جان سالم به در بردهاند، در سوگ دوستان از دست رفتهشان میسوزند. اما این حادثه، نه اولین است و نه متأسفانه آخرین. سالهاست که جادههای ناایمن و خودروهای بیکیفیت، جان بهترینهای این کشور را میگیرند. از سقوط اتوبوس حامل نخبگان در سال ۱۳۷۶، که مریم میرزاخانی نیز از آن جان سالم به در برد و بعدها نام ایران را در دنیا پرآوازه کرد، تا حادثه دلخراش جانباختن خبرنگاران و از دست دادن سربازان وطن در جادههای مرگ، هر سال ستارهای از آسمان این سرزمین خاموش میشود.
جناب آقای رئیسجمهور!
شما خود داغدار همسر و فرزندتان در سانحهای مشابه هستید. بیش از هر کس دیگری میدانید که داغ از دست دادن، هیچگاه سرد نمیشود، اما ما بر این باوریم که این غم بزرگ را باید به کار بزرگ تبدیل کرد. ما جمعی از فرهنگیان داغدار حادثه کرمان، از شما تقاضا داریم که به این درد کهنه و جانکاه پایان دهید. رسیدگی فوری به وضعیت جادهها، بهبود کیفیت خودروها و بازنگری در مقررات رانندگی، دیگر یک مطالبه نیست؛ ضرورتی است که برای نجات جان هزاران ایرانی باید هر چه زودتر عملی شود. ما نمیخواهیم خانوادهای دیگر داغدار شود، نمیخواهیم اندوهی دیگر بر اندوه این سرزمین افزوده شود. ما میخواهیم این غم به یک نه بزرگ به حوادث جادهای بدل شود. امید داریم که دولت شما، با درک این رنج عمیق، اقدامات عملی و فوری را برای پیشگیری از تکرار چنین فجایعی در دستور کار قرار دهد.
نظر شما